سلام زیست

فام تن (کروموزوم)

 

 

زندگی انسان، با تشکیل یاخته ای به نام تخم آغاز می شود و پس از چند ماه به نوزادی با میلیاردها یاخته تبدیل می شود. روند افزایش یاخته ها حتی بعد از این هم ادامه می یابد، به طوری که تعداد یاخته ها در بدن یک فرد بالغ به صدها میلیارد می رسد. این افزایش شگفت انگیز با تقسیمات پیاپی یاخته ها صورت می پذیرد.

((نکته بسیار مهم: از آنجایی که این تقسیم از نوع میتوز(رشتمان) بوده پس ژن های همه سلول های پیکری هسته دار بدن ما یکسان بوده و هر ژن ما، در تمام سلول های پیکری هسته دار بدن ما وجود دارد مثلا علی رغم اینکه هورمون انسولین فقط در گروهی از سلول های لوزالمعده ساخته می شود ولی ژن سازنده آن در سلول های هسته دار کبد، کلیه، مغز، گویچه های سفید و تمام سلول های هسته دار دیگرمان وجود دارد.))

چرخه یاخته ای:
مراحلی که یک سلول یوکاریوت از پایان یک تقسیم تا پایان تقسیم بعدی می گذراند را چرخه یاخته ای می گویند. این چرخه، شامل مراحل اینترفاز و تقسیم است. در سلول های مختلف، مدت این مراحل، متفاوت است.

S

اینترفاز :
سلول ها بیشتر مدت زندگی خود را در این مرحله می گذرانند. کارهایی مانند رشد، ساخت مواد مورد نیاز و انجام کارهای معمول سلول در این مرحله انجام می شود. اینترفاز شامل مراحل S , G1 و G2 است.

مرحله وقفه اول یا G1:
مرحله رشد سلول ها است و سلول ها مدت زمان زیادی در این مرحله می مانند. سلول هایی که به طور موقت یا دائمی تقسیم نمی شوند، معمولاً در این مرحله متوقف می شوند. این سلول ها به طور موقت یا دائم به مرحلهای به نام G0 وارد می شوند. یاخته عصبی نمونه ای از این یاخته هاست.

مرحله S:
دو برابر شدنDNA هسته، در این مرحله انجام می شود که نتیجه همانندسازی است. همانندسازی DNA فرآیندی است که طی آن از یک مولکول DNA ,دو مولکول یکسان ایجاد می شود.

مرحله وقفه دوم یا G2:
این مرحله نسبت به مراحل قبلی اینترفاز، کوتاه تر است و در آن، سلول ها آماده مرحله تقسیم می شوند. در این مرحله، ساخت پروتئین ها و عوامل مورد نیاز برای تقسیم سلول افزایش پیدا می کنند و سلول ها آماده تقسیم می شوند.

تقسیم یاخته :
در این مرحله، دو فرایند تقسیم هسته (میتوز یا میوز) و تقسیم سیتوپلاسم انجام می شود. با تقسیم سیتوپلاسم، در نهایت سلول های جدید ایجاد می شود.

بررسی ماده وراثتی(DNA هسته):
همان طور که می دانید کروموزوم (فام تن) ازDNA و پروتئین تشکیل شده است. زمانی که سلول در حال تقسیم نیست، فشردگی کروموزوم های هسته، کمتر و به صورت توده ای از رشته های درهم است که به آن، کروماتین (فامینه) می گویند. هر رشته کروماتین دارای واحدهای تکراری به نام نوکلئوزوم (هسته تن) است.

در هر نوکلئوزوم، مولکول DNA حدود 2 دور در اطراف 8 مولکول پروتئینی به نام هیستون پیچیده است. ماده وراثتی هسته در تمام مراحل زندگی سلول، به جز تقسیم، به صورت کروماتین است. پیش از تقسیم سلول، رشته های کروماتین دو برابر می شوند و در حین تقسیم یاخته فشرده می شوند.

شکل پایین، تصویر یک کروموزوم را در حداکثر فشردگی نشان میدهد. همان طور که در این شکل مشاهده می شود، این کروموزوم از دو بخش همانند به نام کروماتید (فامینک) تشکیل شده است. به این کروموزوم ها، کروموزوم های مضاعف شده می گویند.

کروماتیدهای هر کروموزوم مضاعف از نظر نوع ژن ها یکسان اند و به آنها کروماتیدهای خواهری گفته می شود. کروماتیدهای خواهری در محلی به نام سانترومر به هم متصلاند. گروهی از پروتئین ها در سانترومر عمل اتصال را بر عهده دارند.

بررسی ماده وراثتی (DNA هسته):

تعداد کروموزوم :
هر گونه از جانداران، تعداد معینی کروموزوم در سلول های پیکری خود دارند که به آن عدد کروموزومی می گویند. سلول های پیکری، همان سلول های غیرجنسی جاندارند. ممکن است تعداد کروموزوم یاخته های پیکری بعضی از جانداران مانند هم باشد، مثلاً در سلول های پیکری انسان و درخت زیتون 46 کروموزوم وجود دارد، ولی به طور مسلم ژن های آنها بسیار متفاوت اند.

تعداد کروموزوم های جانداران مختلف (به جز باکتری ها) از 2 تا بیش از 1000 عدد متغیر است. مثلا گل مغربی دیپلوئید و تتراپلوئید به ترتیب 14 و 28 کروموزومی می باشند.

مروری سریع بر چند تعریف پایه ای
ژن : بخشی از مولکول DNA است که بیان آن به تولید RNA یا پلی پپتید می انجامد.

کروموزوم همتا(همولوگ) یا هم ساخت :به کروموزوم های هم شکل، هم اندازه با محتوای ژنتیکی مشابه، نسبت به هم همتا گفته می شود .

الل (دگره) : به ژن هایی که در کنترل یک صفت نقش داشته و در قطعات یکسانی از کروموزوم های همتا قرار گرفته اند نسبت به هم آلل گفته می شود (شکل های مختلف یک صفت با جایگاه ژنی یکسان).

خالص و ناخالص : هرگاه در سلولی ژن های مربوط به یک صفت یکسان بودند مثل AA یا WW به سلول در مورد آن صفت خالص و هرگاه متفاوت بودند مثل Aa یا RW به سلول در مورد آن صفت ناخالص گفته می شود.

سلول های پیکری انسان، دیپلوئید(دولاد)هستند
برای تعیین تعداد کروموزوم ها و تشخیص بعضی از ناهنجاری های کروموزومی، کاریوتیپ تهیه می شود. کاریوتیپ تصویری از کروموزوم ها با حداکثر فشردگی است که بر اساس اندازه، شکل و محل قرارگیری سانترومرها، مرتب و شماره گذاری مرتب و شماره گذاری شده اند.

با بررسی کاریوتیپ انسان، مشاهده می شود که هر کروموزوم دارای یک کروموزوم شبیه خود است که به این کروموزوم ها، همتا یا هومولوگ گفته می شود. به جاندارانی که سلول های پیکری آنها از هر کروموزوم دو نسخه داشته باشند، دیپلوئید می گویند.

در این سلول ها، دو مجموعه کروموزوم وجود دارد که دو به دو به یکدیگر شبیه اند؛ یک مجموعه کروموزوم از والد مادری و یک مجموعه کروموزوم از والد پدری دریافت شده است. این سلول ها را با نماد کلی <2n>نشان می دهند.

در انسان و بعضی جانداران، کروموزوم هایی وجود دارند که در تعیین جنسیت نقش دارند. به این کروموزوم ها، کروموزوم جنسی گفته می شود.

کروموزوم های جنسی ممکن است شبیه هم نباشند. نمونه این کروموزوم ها را در کاریوتیپ مقابل مشاهده می کنید. کروموزوم های جنسی در انسان را با نماد XوY نشان می دهند. هسته سلول های پیکری زنان دو کروموزوم X و مردان یک X و یکY دارند. بعضی سلول ها مانند سلول جنسی انسان هاپلوئید (تک لاد) هستند؛ یعنی یک مجموعه کروموزوم دارند.

سلول های هاپلوئید را با نمادکلیn نشان می دهند.n تعداد کروموزوم های یک مجموعه است؛ مثلاً در انسان n=23 است. در یک مجموعه کروموزومی، هیچ کروموزومی با کروموزوم دیگر همتا نیست.

نکات کنکوری:

دنا(DNA)

📌 در دئوکسی ریبونوکلئوتید ، باز آلی به قند دئوکسی ریبوز اتصال دارد. اما در ریبونوکلئوتید ، باز آلی به قند ریبوز متصل میباشد.

📌 در یک نوکلئوتید باز آلی نیتروژندار و گروه یا گروه های فسفات با پیوند اشتراکی (کووالانسی) به دو سمت مختلف قند متصل میشوند.

📌 هر نوکلئوتید یک مونومر است در هر نوکلئوتید قند پنج کربنی وجود دارد قند پنج کربنی خود ، نوعی مونومر(مونوساکارید) است و متعلق به کربوهیدراتها میباشد (نوکلئوتید نوعی مونومر است که درون خود یک مونومر دیگری جای داده است)

📌 نوکلئوتیدها با نوعی پیوند اشتراکی به نام فسفودیاستر به هم متصل میشوند و رشتة پلینوکلئوتیدی را میسازند (این فرایند  نیازمند انرژی و آنزیم است) در تشکیل پیوند فسفودیاستر، فسفات یک نوکلئوتید به گروه هیدروکسیل (OH)ازقند مربوط نوکلئوتید دیگر متصل میشود (در حین تشکیل پیوند فسفودی استر (سنتز آبدهی) آب آزاد میشود)

📌 در یک رشته پلی نوکلئوتیدی دنا ، در هر نوکلئوتید یک گروه فسفات ، یک قند دئوکسیریبوز و یک باز آلی نیتروژندار وجود دارد در یک دنا تنوع بین نوکلئوتیدها به دلیل تنوع در بازهای آلی میباشد.

📌 در دنا (DNA ) یک نوکلئوتید با پیوند فسفودیاستر (اشتراکی) به نوکلئوتید مجاور اتصال دارد و با پیوندهای هیدروژنی (غیراشتراکی) به نوکلئوتید مقابل اتصال یافته است.

📌 در نوکلئیکاسیدهای خطی گروه فسفات در یک انتها و گروه هیدروکسیل در انتهای دیگر آزاد است بنابراین هر رشتۀ

دِنای خطی همیشه دو سر متفاوت دارد دنای خطی معمولا درون هسته (ساختار دو غشایی) قرار دارد.

📌 در حین میتوز پوشش هستهای تخریب شده و DNA خطی در تماس با سیتوپلاسم قرار میگیرد. 

📌 درون میتوکندری ، کلروپلاست و باکتری ، دنا وجود دارد دناهای آنها از نوع حلقوی هستند.

📌 دو رشته پلینوکلئوتیدی در دنا ، ناهمسو میباشند.

📌 انرژی هر پیوند هیدروژنی به تنهایی انرژی کمی است.

📌 در نوکلئوتیدهای آدنیندار و گوانیندار ، دو حلقه آلی نیتروژندار وجود دارد در نوکلئوتیدهای تیمیندار ، سیتوزیندار و یوراسیل دار یک حلقه آلی نیتروژندار یافت میشود.

📌 دنای اصلی باکتری حلقوی بوده و به غشای پلاسمایی اتصال یافته است.

📌مواد اتصال یافته به دنای اصلی باکتری : رنا + پروتئین + غشای پلاسمایی

📌باکتری ، هسته ، میتوکندری و کلروپلاست ندارد در باکتری دنا درون سیتوپلاسم است نه ساختار غشایی مجزا.

📌گلبول قرمز بالغ در انسان و بسیاری از پستانداران ، هسته ، میتوکندری و دنا ندارد.

📌در نوکلئوتید ، کربن ، هیدروژن ، اکسیژن ، نیتروژن و فسفر وجود دارد.

📌در دنا ، هر نوکلئوتید با نوکلئوتید در رشته مقابل تشکیل پیوند هیدروژنی داده است.

📌به منظو ر همانندسازی دنا ، ابتدا فشردگی آن کاهش مییابد.

📌 قبل از همانندسازی دِنا باید پیچوتاب فامینه (کروماتین)، باز و پروتئین های همراه آن (در یوکاریوتها یعنی هیستونها –در باکتریها نوع دیگری از پروتئین ها) از آن جدا شوند تا همانندسازی بتواند انجام شود. این کارها با کمک آنزیم هایی انجام میشود ، سپس آنزیم هلیکاز مارپیچ دِنا و دو رشته آن را ازهم باز میکند.

📌 فامینه (کروماتین) ، فرم اندکی فشرده دنا می باشد که دارای نوکلئوزوم (DNA+هیستونها )است 

📌 جدا شدن پروتئینها از دنا و باز شدن پیچوتاب آن ، یعنی کاهش فشردگی دنا وقتی دنا همانندسازی میشود ، فشردگی آن کمترین مقدار است در حین وقوع تقسیم (میتوز+ میوز + ….) فشردگی دنا بیشترین است.

📌 در یوکاریوت ها هیستون وجود دارد نههه در باکتری ها.

📌 قبل از (نههه حین)ِ همانندسازی دِنا باید پیچ وتاب فامینه (کروماتین) باز و پروتئینهای همراه آن (یعنی هیستونها در یوکاریوت ها)از ان جدا شوند تا همانندسازی بتواند انجام شود این کارها با کمک آنزیم هایی (نهه یک آنزیم) انجام می شود ، سپس آنزیم هلیکاز مارپیچ دِنا و دو رشته آن را ازهم باز میکند.

📌 آنزیم هلیکاز مارپیچ دِنا و دو رشته آن را ازهم باز میکند اما باز شدن پیچوتاب فامینه (کروماتین) و جدا شدن پروتئینهای همراه دنا توسط آنزیمهای دیگری انجام میشود نهههه هلیکاز .

📌 مسیر قبل تا حین همانندسازی: 1 – باز شدن پیچوتاب فامینه (کروماتین) 2 – جدا شدن پروتئینهای همراه دنا 3 – باز شدن   پلیمراز(دنابسپاراز) DNA مارپیچ دِنا و دو رشته آن توسط هلیکاز 4 – آغاز فعالیت انواعی از آنزیمهای دیگر و

📌 ابتدا باز شدن مارپیچ دنا توسط هلیکاز و سپس شکستن پیوند هیدروژنی و باز شدن دو رشته دنا از یکدیگر توسط هلیکاز رخ میدهد.

📌 انواع دیگری از آنزیمها با همدیگر فعالیت میکنند تا یک رشته دِنا در مقابل رشته الگو ساخته شود یکی از (نهههه تنها)  که نوکلئوتیدهای مکمل را با نوکلئوتیدهای رشته الگو جفت میکند دِنابسپاراز (DNAپلیمِراز ) است.

📌 یکی از (نهههه تنها) مهمترین آنها که نوکلئوتیدهای مکمل را با نوکلئوتیدهای رشته الگو جفت میکند دِنابسپاراز (DNA پلی مِراز) است.

📌 باز شدن مارپیچ دِنا و دو رشته آن توسط هلیکاز صورت میگیرد.

 📌 در فاصلۀ بین دو ساختار Y مانند (دوراهی همانندسازی)، پیوندهای هیدروژنی بین دو رشته از هم گسیخته و دو رشته از یکدیگر باز شدهاند همچنین در دوراهی همانندسازی پیوندهای فسفودیاستر جدیدی(توسط DNA پلیمراز ) در حال تشکیل هستند

📌 در محل دوراهی همانندسازی ، دِنابسپاراز (مولکولی با فعالیت اختصاصی= نوعی کاتالیزور زیستی) نوکلئوتیدها را به انتهای

(نههه ابتدای) رشته در حال تشکیل اضافه میکند.

📌 این مواردی که روبرو آوردهام ، معرف آنزیم است: کاتالیزور زیستی – افزایش دهنده سرعت واکنش شیمیایی خاص- افزایش دهنده امکان برخورد مناسب مولکول ها- کاهش دهنده انرژی فعالسازی واکنش- افزایش دهنده سرعت واکنش های انجام شدنی-

داشتن جایگاه فعال (قالبی شکل)

📌 در فاصله بین دو دوراهی همانندسازی ، نوکلئوتیدهای آزاد به انتهای رشتههای در حال ساخت اضافه میشوند(توسط DNA پلیمراز)

📌 هنگام اضافه شدن هر نوکلئوتید سهفسفاته به انتهای رشته پلینوکلئوتید دو تا از فسفاتهای آن (نه همه فسفاتهای آن) از مولکول جدا میشوند و نوکلئوتید بهصورت تکفسفاته به رشته متصل میشود (تشکیل پیوند فسفودیاستر و آزاد شدن آب).

📌 دِنابسپاراز نوکلئوتیدها را به انتهای رشته در حال تشکیل اضافه میکند اضافه شدن یک نوکلئوتید به نوع بازی بستگی دارد که در نوکلئوتید رشته الگو قرار دارد. هر نوکلئوتید باید با نوکلئوتید روبه روی خود در رشته الگو مکمل باشد.

📌 در همانندسازی ابتدا تشکیل پیوند هیدروژنی صورت میگیرد (ایجاد رابطه مکملی بین بازها) و سپس پیوند فسفودیاستر ایجاد میشود.

📌 هنگامی که دو فسفات از نوکلئوتید جدا میگردد ، انرژی ذخیره شده در پیوند(فسفات -فسفات) نوکلئوتید آزاد شده و صرف تشکیل پیوند فسفودیاستر میشود.

📌 قرار دادن نوکلئوتیدهای مکمل روبروی هم و تشکیل پیوند فسفودیاستر توسط DNA پلیمراز رخ میدهد نه هلیکاز.

📌 اگرچه آنزیم دِنابسپاراز ، نوکلئوتیدها را براساس رابطة مکملی مقابل هم قرار میدهد ولی گاهی در این مورد اشتباهی هم صورت میگیرد.

📌 آنزیم دِنابسپاراز ، هم فعالیت بسپارازی (پلیمرازی) دارد که در آن پیوند فسفودیاستر را تشکیل میدهد و هم فعالیت نوکلئازی که در آن پیوند فسفودی استر(نوعی پیوند اشتراکی) را برای رفع اشتباه میشکند به فعالیت نوکلئازی دنابسپاراز که باعث رفع اشتباهها در همانندسازی میشود، ویرایش میگویند.

📌 در طی فعالیت پلیمرازی DNA پلیمراز پیوند فسفودیاستر را تشکیل میدهد. 

📌 ویرایش توسط DNA پلیمراز صورت میگیرد نه آنزیمهای دیگر.

📌 فعالیت نوکلئازی دنابسپاراز را که باعث رفع اشتباهها در همانندسازی میشود، ویرایش میگویند

📌 در همانندسازی هر دو رشته دنا الگو است.

📌هر DNA پلیمراز فقط از یکی از رشتههای دنا به عنوان الگو استفاده میکند.

📌 هلیکاز ایجاد کننده دوراهی همانندسازی است نههه DNA پلیمراز و با توجه به اینکه در محل همانندسازی ، همانندسازی در دوجهت انجام میشود به آن همانندسازی دوجهتی نیز میگویند.

فامتن (کروموزوم)

📌 کروموزوم از دِنا (DNA ) و پروتئین تشکیل شده است.

📌 در دنا و پروتئین ، پیوند هیدروژنی (غیراشتراکی) وجود دارد.

📌 هر رشتة کروماتین از واحدهای تکراری به نام هستهتَن (نوکلئوزوم) تشکیل میشود که در آن، مولکول اطراف 8 مولکول پروتئینی به نام هیستون پیچیده است.

📌 هیستون در سیتوپلاسم (توسط ریبوزوم آزاد) ساخته شده و پس از ورود به هسته تنها سبب فشرده شدن دنای خطی میشود هیستون در فشرده شدن دنای حلقوی (میتوکندری + کلروپلاست + باکتری + پلازمید) نقش ندارد.

📌 دناها دارای دو رشته با قطر ثابت هستند.

📌 میزان فشردگی دنا در کروموزوم بیشتر از کروماتین است بنابراین در حالت کروموزوم تعداد نوکلئوزوم بیشتر از فرم کروماتینی است.

📌 مادّة وراثتی هسته در تمام مراحل زندگی یاخته، به جز تقسیم (میتوز + میوز) به صورت کروماتین (فامینه) است. پیش از (نههه حین) تقسیم یاخته، رشته های کروماتینی دو برابر میشوند (وقوع همانند سازی دنا) و در حین تقسیم (میتوز + میوز) با فشرده شدن، فامتَن (کروموزوم) ها را ایجاد میکنند.

📌 تکثیر (همانندسازی) دنا قبل از آغاز تقسیم رخ میدهد.

📌 زمانی که شکل ماده وراثتی به صورت کروماتین است ، یاخته از دنا و محتوای ژنی آن میتواند استفاده کند(وقوع رونویسی + همانندسازی دنا در صورت لزوم)

📌 مراحل کروماتینی ماده واثتی: اینترفاز (G2 + S + G1 + G0 )

📌 مراحل کروموزومی ماده واثتی : تقسیم میتوز + تقسیم میوز

📌 در حین تقسیم ، دنا همانندسازی نمیشوند بنابراین تعداد دنا هم مضاعف نمیشود.

📌 در باکتری اینترفاز وجود ندارد.

📌 هر کروموزوم مضاعف از دو بخش شبیه به هم به نام فامینک (کروماتید) تشکیل شده است.

📌 در کروماتیدهای خواهری یک کروموزوم مضاعف ، طول ، اندازه ، قطر ، محل سانترومر ، جایگاه ژنها ، توالی ژنها ، محتوای ژنی و توالی نوکلئوتیدی مشابه هستند.

📌 در یک کروموزوم مضاعف ، کروماتیدها از نظر نوع ژنها ، توالی نوکلئوتیدی ، جایگاه ژن ها و… یکساناند و به آنها کروماتیدهای (فامینکهای) خواهری گفته میشود کروماتیدهای (فامینکهای) خواهری در محلی به نام سانترومر به هم متصل اند.

📌 در یک کروموزوم مضاعف: 2 عدد دنا+ 4 عدد رشته پلینوکلئوتیدی+ 1 عدد سانترومر + عداد زیادی پیوند پپتیدی ، فسفودیاستر و هیدروژنی

📌 در دو کروموزوم مضاعف (یک جفت کروموزوم مضاعف): 4 عدد دنا + 8 عدد رشته پلینوکلئوتیدی + 2 عدد سانترومر+ تعداد زیادی پیوند پپتیدی ، فسفودیاستر و هیدروژنی

تعداد فامتن (کروموزوم)

📌 هرگونه از جانداران، تعداد معیّنی کروموزوم در یاختههای پیکری خود دارند که به آن عدد کروموزومی میگویند. یاخته های پیکری، همان یاخته های غیرجنسی جاندارند.

📌 مثال یاخته های پیکری در انسان: یاختههای بافت پوششی + بافت پیوندی + بافت ماهیچهای + بافت عصبی

📌 مثال یاخته های جنسی در انسان : اسپرم در مردان + تخمک در خانم ها

📌 گیاهان استخوان (سامانه هاورس) ندارند.

📌 ممکن است تعداد کروموزوم یاختههای پیکری بعضی از جانداران شبیه هم باشد؛ مثلاً در یاختههای پیکری انسان و درخت زیتون 46 کروموزوم وجود دارد، ولی به طور مسلّم ژنهای آنها بسیار متفاوت اند.

📌 تعداد کروموزومهای جانداران مختلف (به جز باکتریها) از 2 تابیش از 1000 عدد متغیر است.

📌 در یوکاریوت ها غشاهای درونی وجود دارد و اگر قرار باشد مادهای بر دنا اثر کند باید از غشاهای درونی عبور کند.

📌 باکتری توانایی آندوسیتوز و اگزوسیتوز ندارد باکتری واکوئول ، ریزکیسه غشایی ، اندامک غشادار ، هسته و هیستون ندارد.

یاخته های پیکری انسان ، دولاد (دیپلوئید)هستند

📌در کاریوتیپ: بزرگترین کروموزوم سمت چپ و بالا قرار دارد + کوچکترین پایین و روبه سمت راست قرار میگیرد.

📌در کاریوتیپ از چپ به راست اندازه کروموزومها رو به کاهش است و از بالا به پایین هم رو به کاهش میباشد.

📌برای تشخیص گروهی از ناهنجاریهای ساختاری ، همه ناهنجاریهای عددی و تعیین تعداد فامتنها ، میتوان از کاریوتیپ استفاده کرد.

📌کاریوتیپ تصویری از کروموزومها با حداکثر فشردگی (مرحله متافاز میتوز) است که براساس اندازه، شکل، محتوای ژنی و محل قرارگیریسانترومرها، مرتب و شمارهگذاری شده اند.

📌کروموزوم های جنسی (Yو X ) بر اساس اندازه در کاریوتیپ قرار نمیگیرند کروموزومهای جنسی در سمت راست و پایین 

کاریوتیپ قرار داده میشوند.

📌کروموزوم های جنسی(Yو ) بر اساس اندازه در کاریوتیپ قرار نمیگیرند. کروموزومهای جنسی در سمت راست و پایین کاریوتیپ قرار داد می شود.

📌 گروهی از جانداران کروموزوم همتا ندارند و هاپلوئید هستند (مانند زنبور عسل نر) – انسان دیپلوئید است بنابراین با بررسی کاریوتیپ آن، مشاهده میشود که هر کروموزوم دارای یک کروموزوم شبیه خود است که به این کروموزومها، همتا گفته میشود. به جاندارانی که یاختههای پیکری آنها از هر کروموزوم 2 نسخه داشته باشند، دیپلوئید میگویند.

📌 زنبور عسل نر ، هاپلوئید است و در یاخته پیکری تک هستهای خود فقط یک مجموعه کروموزوم دارد در کاریوتیپ این جانداران ، برای یک کروموزوم فقط یک نسخه وجود دارد.

📌 کاریوتیپ تصویری از کروموزومها با حداکثر فشردگی است حداکثر فشردگی هم در مرحله متافاز تقسیم میتوز رخ می دهد.

📌 اگر یاخته ای در اینترفاز (مرحله غیر از تقسیم) باشد ، نمیتوان از آن برای تهیه کاریوتیپ استفاده کرد.

📌 گلبول قرمز بالغ انسان و جنین آن توانایی مصرف (تجزیه) گلوکز دارد اما این یاخته هسته و کروموزوم ندارد در ضمن گلبول قرمز تقسیم نمیشود. بنابراین نمیتوان از گلبول قرمز برای تهیه کاریوتیپ استفاده کرد.

📌 شرط لازم برای تهیه کاریوتیپ: 1 – یاخته یوکاریوتی باشد 2 – دارای دنا باشد 3 – توانایی انجام تقسیم داشته باشد.

📌 پلاسموسیت توانایی تقسیم شدن ندارد.

📌 جهش های ژنی (کوچک) مانند جانشینی (دگر معنا ، بیمعنا و خاموش) و حذف یا اضافه (تغییر چارچوب + بدون تغییر چارچوب) توسط کاریوتیپ قابل تشخیص نیستند.

📌 در گلبول قرمز بالغ کروموزوم ، دنا ، هیستون و هسته وجود ندارد.

📌 یاخته هاپلوئیدی در مرد = اسپرم

📌 گامت در انسان توانایی تقسیم شدن ندارد. پس نمیتوان از آن برای تهیه کاریوتیپ استفاده کرد.

📌 بعضی یاخته ها مانند یاختة جنسی انسان، تک لاد(هاپلوئید) هستند یعنی یک مجموعه کروموزوم دارند. یاختههای هاپلوئید را با نماد کلی « n » نشان میدهند « n » تعداد کروموزومهای یک مجموعه است مثلاً در انسان  n=23 است در یک مجموعة کروموزومی، هیچ کروموزومی با کروموزوم دیگر همتا نیست.

📌 لنفوسیت برای هر صفت تک ژنی (معمولا) دارای دو ژن است

📌 تار ماهیچه اسکلتی دارای چندین هسته است بنابراین برای یک صفت تک ژنی دارای بیش از دو ژن میباشد.

📌 در انسان و بعضی از جانداران، کروموزومهایی وجود دارند که در تعیین جنسیت نقش دارند. به این کروموزومها، کروموزوم جنسی گفته میشود.

📌 در یک مجموعة کروموزومی، هیچ کروموزومی با کروموزوم دیگر همتا نیست(یعنی در یک مجموعه ، دیگر دو کروموزوم از نظر محتوای ژنی محل سانترومر ، توالی ژنی و جایگاه ژنی ، مشابه نیستند)

📌 در زیگوت دیپلوئیدی ، یک مجموعه کروموزوم از والد مادری و یک مجموعه از والد پدری دریافت شده است این یاخته ها را  با نماد کلی(2n) (دیپلوئیدی = دولاد) نشان میدهند .

📌 در گامت انسان ، یک مجموعه کروموزوم وجود دارد.

📌 ویژگی های مشترک دو کروموزوم همتا : طول برابر + اندازه برابر + محل سانترومر مشابه + محتوای ژنی یکسان + توالی ژنها یکسان + تعداد ژنها یکسان + محل ژنها یکسان

📌 در دو کروموزوم همتا ممکن است توالی نوکلئوتیدی دناهای آنها یکسان نباشد.

📌 محل حضور دنا ها دریاخته یوکاریوتی غیر فتوسنتز کننده (مانند انسان): هسته (دنای خطی = بخش اعظم ماده ژنتیک) + میتوکندری (دنای حلقوی)

📌 محل حضور دنا ها دریاخته یوکاریوتی فتوسنتز کننده(گیاه مانند): هسته (دنای خطی = بخش اعظم ماده ژنتیک) + میتوکندری (دنای حلقوی) + پلاست (دارای دنای حلقوی)

📌 جمعیت زنبور عسل: زنبور ماده (دیپلوئید) + زنبور نر (هاپلوئید) در این مثال زنبور عسل نر و ماده هم گونهاند ولی تعداد کروموزوم های هستهای در زنبور نر نصف زنبور ماده است.

چرخه یاخته ای

📌 مراحلی که یک یاخته از پایان یک تقسیم تا پایان تقسیم بعدی میگذراند را چرخة یاختهای میگویند. این چرخه، شامل مراحل اینترفاز و تقسیم (میتوز یا میوز + سیتوکینز) است در یاختههای مختلف، مدت این مراحل متفاوت است.

📌 یاخته ها بیشتر مدت زندگی خود را در این مرحله (اینترفاز) میگذرانند. کارهایی مانند رشد، ساخت مواد مورد نیاز و انجام کارهای معمول یاخته در این مرحله (اینترفاز) انجام میشود. اینترفاز شامل مراحل G2و Sو G1 است. 

📌 در حین همانندسازی میتواند فرایند ویرایش رخ دهد. در ویرایش پیوند فسفودیاستر شکسته شده و پیوند فسفودی استر جدید تشکیل میشود.

📌 در شروع این فصل سوالاتی درباره همانند سازی دنا مطرح کردیم ، همه اتفاقاتی که در آنجا مطرح شد ، در مرحله یاخته یوکاریوتی رخ میدهد.

📌 محل تقسیم یاخته جزء اینترفاز نیست. در این گزینه به نحوی صحبت شده است که انگار تقسیم یاخته جزء اینترفاز است.

📌در G2 تولید ریزلوله های پروتئینی فراوان ، دو برابر شدن تعداد سانتریولها ، وقوع تقسیم دوتایی در میتوکندری ها و تکثیر (همانندسازی) دنای حلقوی در میتوکندری ، رخ میدهد.

📌در G1 یاخته رشد میکند این رشد همراه با افزایش میزان سیتوپلاسم و وسعت غشای پلاسمایی است.

📌درG2 از روی ژن های سازنده ریزلولههای پروتئینی رونویسی زیاد صورت گرفته و رناهای پیک ساخته شده پس از خروج ازهسته توسط ریبوزوم های آزاد درون سیتوپلاسم ترجمه شده و در نهایت ریزلوله های پروتئینی ساخته میشوند.

📌در اینترفاز ماده ژنتیک اصلی به شکل کروماتین است.

📌 در مرحله S اینترفاز فشردگی ماده ژنتیک اصلی کمترین مقدار است .